وقت آن است که استرس مداوم و گناهان سمی ناشی از عدم بررسی کافی جعبه های کوچک در لیست کارهای خود را کنار بگذارید.
تصور کنید که یک تلفن جدید خریداری کرده اید، اما در پایان هر روز، سیستم عامل خراب می شود. آیا همچنان از تلفن معیوب استفاده می کنید؟ البته که نه. شما می توانید آن را به فروشگاه برگردانید، شکایت کنید، و به یک فروشگاه جدید مراجعه کنید.
و با این حال، بسیاری از مردم تمام زندگی خود را با یک سیستم عامل معیوب اداره می کنند. به آن لیست کارها گفته می شود. آیا تا به حال کسی را ملاقات کردهاید که روز خود را با استفاده از لیست کارها اجرا کند؟ و در واقع همه آنچه را که گفتهاند به پایان برساند؟ من هم ندیدم.
علاقه مندان به لیست کارها، انجام تمام کارهایی را که قول می دهند انجام دهند، نگه می دارند. اما در انتهای روز، با دیدن اینکه لیست کارهای ناتمام طولانیتر شده است، نه کوتاه تر، متعجب می شوند. روز بعد، آنها تمرین را تکرار می کنند. روزها، ماهها و بعضی اوقات تمام مشاغل آنها در هالهای از ابهام قرار دارد. هرگز به اندازه کافی کار نمی کنند. حتی اگر آنها از تکنیکی استفاده می کنند که قرار است باعث بهره وری بیشتر شود.
وقت آن رسیده است که استرس مداوم و احساس گناه ناشی از عدم بررسی لیست کارها را از بین ببرید. و در آخر بدانید که چرا زندگی خود را با یک لیست کار، مانند این است که زندگی خود را در ویندوز 95 اجرا کنید.
در نهایت، متوجه خواهید شد که استفاده از برنامه ساز برای ایجاد تقویم هفتگی با جدول زمانی به جای تکیه بر لیست کارها، روش صحیحتری است. اما قبل از پرداختن به آن، بیایید بحث کنیم که لیست های انجام کار چرا اشتباه است؟
لیست کارهایی که انجام می دهند، خود کلیشه های مضر را تداوم می بخشند.
لیست های انجام کار منجر به حواس پرتی می شود
لیست های انجام کار(یا همان To Do) ، سرگرمی زندگی را از بین می برد
منظور منو اشتباه نگیرید – شیوه های مدیریت زمان ، مانند هر ابزاری ، ذاتاً مضر یا مفید نیستند. این به نحوه استفاده از آنها برمی گردد. از چکش می توان برای ساخت خانه یا سر و کله زدن کسی استفاده کرد. وقتی صحبت از استفاده از لیست کارها می شود، قرار دادن کارها روی یک کاغذ یا وارد یک برنامه، کار بسیار خوبی است. من همیشه این کار را انجام می دهم. مشکلی وجود ندارد
چیزی که من علیه آن بحث می کنم روشی است که بسیاری از مردم زندگی خود را با لیست کارها انجام میدهند. همانطور که من برای دهه ها این کار را کردم. هر روز صبح، وقتی روز کاری خود را شروع می کردم، اولین جایی که به دنبال آن می گشتم لیست کارهایم بود. من شروع به بررسی جعبه ها می کردم، غافل از اینکه از این ابزار کاملاً اشتباه استفاده می کردم. این یک سیستم عامل خراب است و خوشحالم که آن را به روز کردم. به همین دلیل است.
لیست کارهایی که انجام می دهند، خود کلیشه های مضر را تداوم می بخشند
تا به حال متوجه شده اید که افزودن چیزهایی به لیست کارهای خود آسان تر از انجام واقعی آنهاست؟ بدون محدودیت، ما فقط لیست کارهای خود را با چیزهای بیشتری پر میکنیم که هرگز به پایان نمی رسانیم.
زمانی که به لیست های کاری اجازه میدادم روزم را اجرا کنند، به خاطر اتمام کارها خودم را سرزنش میکردم. من قبلاً فکر می کردم که باید مشکلی در من وجود داشته باشد یا ناتوانی در پیگیری آن. من نمیفهمیدم که این گفتگوی منفی نوعی کلیشه را تقویت میکند که باعث میشود کمتر در رسیدن به اهدافم موفق شوم. شما باید خود را به عنوان یک ورزشکار ببینید، بنابراین میتوانید تا آخر عمر خود را متعهد به ورزش کنید.
چه نوع هویتی لیست کارهای ناقص و کامل را تقویت می کند؟
اگرچه هنوز مطالعات مستقیمی صورت نگرفته است، اما از تحقیقات موجود می توان نتیجه گرفت که اینکه ما ماهها و سال ها لیست کارهایی داشته باشیم و نتوانیم آنها را تمام کنیم به ما ضربه میزند. سرانجام، ما با سختگیری قبول می کنیم که عمل نکنیم.
با خود می گوییم: “من فردا آن را تمام می کنم”
ما این چرخه را تکرار میکنیم تا اینکه سرانجام، و ناخودآگاه، روایت از آنچه انجام میدهیم به آنچه که هستیم تغییر میکند.
ما می گوییم: “من با ضرب الاجل خوب نیستم.” “من باید یک مدت توجه کوتاه داشته باشم.”
در مواجهه با ناسازگاری مداوم بین آنچه که ما قول داده ایم انجام دهیم و آنچه که در واقع به دست خواهیم آورد، شروع به درک خود میکنیم. ما از پرسیدن اینکه آیا سیستم مدیریت زمان ما خوب نیست متوقف می شویم و باور می کنیم، “شاید من خوب نباشم.”
ما پیشگویی خودکفا را می خریم. این برای من اتفاق افتاد: به خودم اجازه دادم باور کنم نوعی فردی هستم که “به راحتی حواسش پرت میشود” و بنابراین بیشتر فریب میخورم. شروع کردم به خودم گفتن “در اداره وقتم بد هستم” و طبق آن شروع به عمل کردم.
متأسفانه، وقتی به اطراف نگاه می کنیم و میبینیم برنامههای بیپایان لیست کارها که به ما میگویند فقط برای نوشتن کارها چیزهایی را بنویسید، جای تعجب نیست که فکر میکنیم مشکل ما هستیم. اما شما یا من نیستیم که “شکسته” است. در عوض، این روش کار لیست است که پیچیده است.
لیست کارها منجر به حواس پرتی می شود؟
قرار است لیست کارهایی که انجام می دهیم ما را در این وظیفه نگه دارد. آنها این کار را نمی کنند بلکه اجرای زندگی با استفاده از لیست کارها باعث حواس پرتی بیشتر می شود، نه کمتر. برای درک دلیل، مهم است که درک کنیم “حواس پرتی” واقعاً چیست.
حواس پرتی چیست؟
حواس پرتی هر عملی است که ما را از کاری که قصد انجام آن را داریم دور کند.
نقطه مقابل حواس پرتی “تمرکز” نیست. بلکه “کشش” است. هر دو واژه از یک ریشه لاتین trahere آمده اند، که به معنی “کشیدن” است. هر دو کلمه همچنین با همان کلمه شش حرفی “عمل” خاتمه می یابد و به ما یادآوری می کند که “کشش” و “دیستراکشن” هر دو عملی هستند که تصمیم می گیریم انجام دهیم. نه اتفاقاتی که به طور تصادفی برای ما اتفاق می افتد.
درک تمایز بین کشش و حواس پرتی امری حیاتی است. با این تعریف، ما نمی توانیم چیزی را حواس پرتی بدانیم، مگر اینکه بدانیم چه چیزی حواس ما را پرت می کند. بنابراین، نمی توانیم بگوییم که حواسمان پرت شده است. مگر اینکه از قبل تعریف کنیم که در آن لحظه از نظر کشش برای ما چیز مهم چیست.
اینکه چیزی باعث حواس پرتی یا کشش باشد ارتباط زیادی با خود فعالیت ندارد. بلکه پیش بینی است که این دو را از یکدیگر متمایز می کند.
اگر همان کاری را که قصد داشتید انجام دهید، انجام بازی های ویدیویی یا تماشای تلویزیون میتواند کششی باشد. برعکس، کار بر روی کاری که اکثر مردم به عنوان “سازنده” تحسین می کنند اگر کاری که شما متعهد به انجام وقت خود نیستید، می تواند حواس پرتی وحشتناکی باشد.
چگونه لیست کارها حواسمان را پرت میکند؟
وقتی برای اجرای روز خود از لیست کارهایی استفاده می کردم، صبح فکر می کردم که در حال انجام کار هستم و شروع به کار کردن میکنم. من متوجه نشدم که به لیست کارهایم اجازه میدهم مرا به سمت حواس پرتی هدایت کند. که مانع رسیدن من به اهدافم میشود.
اوه لیست کارهای من می گوید وقت آن رسیده است که آیکون های دسک تاپ خود را در پوشههای کدگذاری شده با الفبا، تنظیم مجدد کنم !؟ خوب! من حدس می زنم که من قبل از شروع نوشتن گزارشی که به تأخیر انداخته ام، آن کار را سریع انجام خواهم داد.
ما با خطرناکترین شکل حواس پرتی از مسیر خارج میشویم. نوعی که بدون اینکه بدانیم اتفاق می افتد، تسلیم آن میشویم. ما سریعتر و سریعتر به نام انجام کارها می دویم، بدون اینکه متوجه شویم در مسیر اشتباهی قرار گرفته ایم.
وقتی فهمیدیم که زمان لازم را برای کار در مهمترین کارها اختصاص نداده ایم، این را با گفتن به خود، “به هر حال زمان کافی باقی نمیماند” یا “من روحیه ندارم” و با با چند کلیک، ما کار سخت را با فشار دادن آن به روز بعد یا روز دیگر ناپدید می کنیم. با خود می گوییم: “من فردا قطعاً به آن می رسم.” اما مسلماً، بدون تغییر سیستم لیست پوسیده کارها، روز بعد همان مراحل ناامیدکننده را تکرار می کنیم.
تا زمانی که ضرب الاجل به ما نرسد، نمی فهمیم که می توانستیم کار بهتری انجام دهیم. فقط وقتی که می گفتیم خودمان را وقف پروژه مهم میکردیم. درعوض، ما اجازه دادیم لیست کارها با کارهای غیرمعمول حواس ما را پرت کند. که احساس فریبکارانه مثمر ثمر بودن را به ما القا می کند.
لیست های انجام کار، سرگرمی زندگی را از بین می برد
سرانجام ، و شاید ناراحت کننده ترین موارد، لیست کارهایی است که برای اوقات فراغت ما انجام می دهند. من این پدیده را “استبداد لیست کارها” می نامم.
لیست کارها(To Do) “حاکمی ظالم و ستمگر” است. ستمکاران باعث می شوند افراد خلاف میل خود کارهایی انجام دهند و ترس را به قلب مردم بکشانند. بسیار خوب، شاید من برای تأثیر چشمگیر اغراق می کنم – هیچ کس به دلیل سرپیچی از لیست کارهای خود سر بریده نشده است. با این وجود لیستهای انجام کار باعث می شود که از راههای دیگر سر خود را از دست بدهیم. یعنی آنها ذهن ما را مانند یک ارتش متخاصم به خود مشغول می کنند، و ما را تحت فشار قرار میدهند و از زندگی لذت می برند.
قبل از اینکه علیه لیست کارهایم کودتا کنم. اجازه میدادم کارهای ناتمامم به افکار و اوقات فراغت من حمله کند. من برای یک شام دلپذیر با خانوادهام نشستهام. فقط به این فکر می کنم که چه کارهایی را انجام ندادهام. بعداً ، وقتی می خواستم با دخترم بازی کنم، جعبههای انتخاب نشده من را عذاب می دادند. و گاهی اوقات شب را نگران نگه می داشتند.
یک مطالعه در سال 2020 نشان داد که فکر سرزده، از جمله فکر کردن در مورد آنچه “باید” انجام دهیم، می تواند مهمترین لذتهای زندگی را از بین ببرد. استبداد لیست کارها نه تنها از طریق قدرت هدردادن وقت ما هنگام کار، بلکه از توانایی آن برای به دست آوردن ذهن ما در حالی که سعی در زندگی واقعی داریم ناشی میشود.
آیا راهی وجود دارد که هم به کارها برسیم و هم از اوقات فراقت لذت ببریم
ما زمان زیادی را “آرامش” می گذرانیم، اما از قضا، حتی در زمان استراحت، احساس آرامش کمتری می کنیم.
عقیده من این است که امروزه تعداد کمی از افراد حرفه ای، به ویژه با عملکرد بالا، حتی به یاد نمیآورند که اوقات فراغت چه حسی دارد. آنها به سادگی فراموش کردهاند که داشتن آرامشی در گذراندن وقت صرفاً معطوف به فرزندان یا قدم زدن احساس شگفت انگیزی می کند.
خوشبختانه راهی وجود دارد که با تحقیقات کمک می کند تا از هر دقیقه روز خود لذت بیشتری را بدست آورید.
بهترین لیست، کارهایی است که با برنامه ساز یا در تقویم درست میکنید
برای رهایی از استبداد لیست کارها، باید عادت نگاه کردن به لیست خود را از بین ببرید. تا به شما بگوید چه کاری باید انجام دهید. پس چه گزینه ای وجود دارد؟ وقت آن است که سیستم عامل زندگی خود را ارتقا دهید و به جای آن یک برنامه هفتگی ایجاد کنید.
رعایت یک برنامه، ساده به نظر می رسد. با این وجود اکثر افراد این کار را انجام نمی دهند (یا به درستی انجام نمی دهند). آنها یک یا دو جلسه را روی تقویم خود می اندازند و بقیه را خالی میگذارند. یک روش بهتر استفاده از آنچه روانشناسان “تعیین هدف پیاده سازی” مینامند. یک اصطلاح فانتزی برای تصمیمگیری در مورد اینکه چه کاری انجام میدهید و چه زمانی آن را انجام میدهید.
برنامه ریزی از قبل در مورد چگونگی گذران وقت خود تنها راه شناخت تفاوت بین کشش (کاری که گفتید انجام می دهید) و حواس پرتی (هر چیز دیگری) است.
نگه داشتن تقویم فقط برای کارهای مربوط به کار مفید نیست. ما می توانیم برای روابط مهم خود و سرمایه گذاری در خود، وقت بگذاریم. این روش با لیست کارهایی که انجام می دهید، هر سه عیب اجرای روز شما را برطرف می کند.
برنامه چگونه مشکل را حل میکند
- اول، برنامه ساز بودن به جای تهیه کننده لیست کارها، تصویری بهتر از خود را تأیید می کند. همانطور که یاد گرفتیم، اندازه گیری خود با توجه به اینکه چند جعبه را چک کرده اید یک ایده وحشتناک است. مردم از پیش بینی اینکه چه مدت یک کار به طول می انجامد، وحشت دارند. از این رو، عادت معمول ما در به پایان رساندن وظایف لیست های انجام شده، نیست. از این به بعد، خود را نه با آنچه به پایان رسانده اید، بلکه آیا آنچه را که گفته اید انجام می دهید، تا زمانی که گفتید، بدون حواس پرتی انجام دادهاید،اندازه بگیرید.
- دوم، بر خلاف لیست کارهایی که تمایل دارد ما را به کارهایی فوری یا آسان و نه کارهای مهم سوق دهد، مشخص شده است که چگونه وقت خود را پیش از این می گذرانید و باعث حواس پرتی کمتری می شود. یک برنامه باعث می شود با اضافه کردن محدودیت برای یک دوره زمانی مشخص، در مسیر خود باقی بمانید. وقتی می دانید که فقط یک ساعت برای انجام یک کار وقت دارید، بیشتر تمرکز می کنید.
- سرانجام، استفاده از یک برنامه با از بین بردن این احساس که باید کار دیگری انجام دهید، لذت زندگی را برمی گرداند. اگر زمان خود را برای انجام بازی های ویدیویی در نظر گرفته اید، هیچ جای دیگری نباید باشید. و هیچ کار دیگری نباید انجام دهید. سرانجام می توانید از اوقات فراغت بدون احساس گناه لذت ببرید. در حقیقت، انجام کارهایی که زمان خود را برای تفریح تعیین می کنید اکنون باعث حواس پرتی میشود. زیرا این کاری نیست که قصد داشتید با وقت خود انجام دهید.
- مطلب «برنامهساز باش، نه یک لیستساز کارها» در دسته مطالب «مدیریت زمان» قرار گرفته است . اگر به این موضوع علاقه مندید به «مدیریت زمان» مراجعه کنید
https://getpocket.com/explore/item/be-a-schedule-builder-not-a-to-do-list-maker